نفرين شده

93/02/16
شعری به مناسبت روز جهانی کارگر

نفرین شده ی خدای سرمایه، قیام!
شمشیر مقاومت بر آور ز نیام

تا سود بود قبله ی این قوم یمین
جز فقرِ سیه هیچ نیابی به زمین

پُر چون تو بود جهان بیداد و ستم
تنها تو نئی زخمی این نظم دژم

از هر طرفِ زمین رسد این پیغام
از سرخ و سفید و زرد و زنگی تمام

نومید مشو که جمع نفرین شدگان
چون سیل برآورند تیرک ز میان

این خیمه ی بیداد فرو ریختنی ست
وین قوم ستمگر همگی بیختنی ست

از خانه و قوم و وطن ار بندی بار
دنیاست تو را خانه و مردم همه یار

بین الملل رنجبران وحدتتان!
درمان کند آلودگی و فقر جهان

گر نظمِ برابری شعارت باشد
توده به جهان رها ز غارت باشد

پس پرچم انترناسیونال به دست
شایسته بود نظم کهن را بشکست.

علی یزدانی

نظر شما